تاج تک ستاره عشق

·▪•● تاج نام جاودان و پرافتخار باشگاه استقلال ●•▪·

تاج تک ستاره عشق

·▪•● تاج نام جاودان و پرافتخار باشگاه استقلال ●•▪·

قلعه نوعی سلطان قلبهای ما دوستت داریم

با اینکه امیر قلعه نوعی در طول این سه سال زحمات بیشماری برای استقلال کشید و با تمام تلخی ها و خوشی هایش نفس کشید اما گویا دیگر کاسه ی صبرش لبریز شده باشد قصد رفتن دارد او می خواهد استقلال خانه ی ابی دلانی چون فکری و منصوریان ;هوادارانی که در گرما وسرما به ورزشگاه می امدند فقط و فقط برای اینکه لحظه ای بتوانند  خنده ی مهربان و چهره ای را ببینند  که توانست تیم ابی ما را قهرمان کند ترک گوید اما چه حیف که او به این زودی خواهان رفتن است  امیری که همه او را به نام ژنرالی می شناسند که فقط برای اینکه بتواند دل صدهزار تماشاگر را پس از ۵ سال انتظار در لیگ برتر شاد کند و استقلال را به ان مقامی که جایگاه اصلی اوست برساند با جان و دل مایه گذاشت  اما او می گوید خداحافظ خداحافظ… حالا که ما به وجود او عادت کردیم حالا که ما به او احساس نیاز بیشتری می کنیم  حالا که ما از ته دل او را صدا می کنیم  به ما پشت می کند حالا که استقلال توانسته خودش را از لابه لای حوادث تلخ گذشته پیدا کند حالا که استقلال می تواند دوباره قهرمانی اسیا را در یادها تداعی کند او می خواهد برود  امیر می خواهم چیزی به تو بگویم استقلال بی تو هیچ است بی تو روح سرگشته ای است که کالبدش را تو بوجود می اوری شاید حرف من در نظر تو جز نوشته ای بی محتوی نباشد اما بدان که همین حروف از عشقی سخن می گوید که بی پایان است عشق به ابی و ابی بدون تو معنایی ندارد. شاید این جمله کم بی ربط نباشد که می گوید نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی…

ما ابی دلان فقط به یک چیز افتخار می کنیم و ان چیزی نیست که بتوان  با پول ومقام و امثال ان بدست اورد چیزی است که قلب ابی ما به بیرون تراوش می کند و با خون ابی خود روی سینه های مالامال ازعشق می نویسد استقلال دوست داریم  این جمله ای است که روز جمعه  دل ان صدهزار  هوادار فریاد می زد جمله ای که در دل تمام ابی دلان  بدون حضور امیر جز خط و نگاری گنگ بیشتر نیست پس چه طور دلت می اید که قلب این هواداران را به درد اوری؟
تنها سخنی که می ماند سخن از عشق است عشقی ابی که همه ی ما باید ان را تجربه کنیم تا بتوانیم درکش کنیم .شاید این تنها راهی باشد که  بتوان امیر را نگه داشت کسی که چهره اش هیچگاه از ذهن کوچکمان پاک نخواهد شد شاید می پرسید این امیر کیست که اینقدر در دل ما جا  دارد باید بگویم که در توصیفش ناتوانم کسی که با شهامت و اقتدار استقلال را قهرمان کرد کسی که به هنگام سختی ها با صحبت های توان بخش وشیرینش ما را اسوده خاطر می کرد کسی که توانست به عهدش وفادار بماند کسی که دلش نیامد دل ما را بشکند.اما حالا او را چه شده است که حرف از رفتن می زند ؟
خوب می دانید که هوادار به تیمش وابسته است طاقت ندارد ضعف تیمش را ببیند ولی حالا که امیر از رفتن می گوید حس و حالی به درون ما نفوذ کرده است درست  مثل اینکه بچه ای مادرش را گم کرده باشد.شاید من هیچ وقت نتوانم رو در رو با امیر حرف بزنم اما اینجا می توانم حرف دل یک هوادار را بزنم :

  امیرابی دلانه دوستت داریم پس ما را تنها نگذار.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد